ناخدا باخدا

گر ناخدایی با خدا باش...

ناخدا باخدا

گر ناخدایی با خدا باش...

منبر

 

او
آن بالا
از قیام متصل به رکوع می گفت.
من
این پایین
به قیام متصل به ظهور می اندیشیدم...

حالا بزرگ شده ایم آقا !

از کتابهای درسی آن سالها عکس اول آنها یادم هست

     پیرمرد تمام امیدش به ما دبستانیها بود

   .......حالا بزرگ شده ایم آقا!

                                     حال امیدتان چطور است....!

وقتی این شعر را شنیدم فقط دنبال یه جایی میگشتم که خلوت کنم جایی که یه جوری از دست بغضم خلاص بشم ....جایی که فکر کنم ....به اینکه کجا ایستاده ام ...به امید های حضرت روح الله... به رابطه با آمریکا!! به جام زهر ...به .....

حالا بزرگ شده ایم آقا !

حال امیدتان چطور است....

بابا حرف حساب....

دو کلمه حرف حساب دارم برای تمام مردم دنیا:

اگر برای خودتان تصمیم نگیرید

برایتان تصمیم میگیرند

چرا گروهی بر گروهی دیگر تسلط پیدا می کنند؟

زیرا:

۱) گروهی تن به تن آسایی داده اند . (بعضی از کشورهای عربی که دنیا را تنها در خوشی می دانند)

۲) گروهی حاضر به فکر کردن نیستند (اینان می گویند که چون دیگران می اندیشند دیگر به فکر کردن ما نیازی نیست)

۳) گروهی خود را برده ی دیگران میپندارند(می گویند ما توان مقابله با اربابان نداریم)

۴) و... .

تمام این مسایل به تک بعدی بودن و همه چیز را در دنیا خلاصه کردن است.

آیا پیامبران الهی که در دنیا نام آنها زنده و دین آنها پاینده است؛ دارای قدرت یا مال یا هزاران چیز دنیایی بیشتری نسبت به دشمنانان داشتند؟ مسلما جواب منفی است.

پس عامل پیروزی آنها چیست؟  رمز ماندگاری آنها چیست؟

تنها یک کلمه : ایمان

ایمان به خداوند و روز قیامت و همه چیز را در دنیا ندانستن و ندیدن. و یکی از مهمترین عواملی که خداوند آنها را به عنوان پیامبر انتخاب کرد این است که در گفتار و کردار صادق بودند و نیز زیر با ظلم و ستم نمیرفتند. حتی اگر در این راه جان خود را هم از دست بدهند.

همانند ۷۰ پیامبری که در یک شبانه روز بر بنی اسراییل آمدند و این قوم نفرین شده آنها را به شهادت رساندند.

حال خود تصمیم بگیرید: آیا باید اسیر آمریکا و اسراییل و انگلیس شد یا با ید مقاومت کرد؟